يک خبر خوش دو خبر بد

ساخت وبلاگ

يک خبر خوش دو خبر ناراحت کننده احمد محمود امپراطور


درود به سروران، دوستان هميشه صميم و مهربانم.!

مدتي بنابه گرفتاري ها از سعادت همسخني و التفات

شما بدور مانده بودم ولي ياد و محبت شمايان در روح و قلبم جاري بود.

خداوند رحمان و رحيم زندگي پر فراز نشيب بمن عطا نموده

که در هر حال شکر گزارم.

عزيزانم من با يک خبر خوش و دو خبر خيلي ناراحت کننده

خدمت شما دوباره حاضر شدم.

بتاريخ 07 قوس 1395هجري خورشيدي

که برابر ميشود 27 نوامبر 2016 ميلادي

تازه از نماز عصر فارغ شده بودم که

خبر مرگ پسر کاکايم رامين جان نظامي برايم مخابره شد که

سخت قلبم را در آتش ناراحتي کباب کرد

شهيد رامين کارمند وزارت دفاع ملي بود

و در يک حادثه ترافيکي

در شاهراه فيض آباد / کشم در ولايت بدخشان جام شهادت

را نوشيد و به لقا الله پيوست.

چون برنامه محفل عروسي من از قبل تعين شده بود

ديگر براي مان فرصت نبود تا دوباره دوستان را آگاهي بدهيم

من با کاکايم در بدخشان به تماس شدم که ايشان با

محبت و بزرگي خود نوازشم کردند و فرمودند که

امروز سوم رامين جان هم بخير گذشت خودت راحت

محفل را با تحمل و برد و باري به پيش ببر قسمت همين بوده.

منم به رضا خداوند و اتفاق خانواده و دوستان

به تاريخ 10 قوس 1395 هجري خورشيدي

که برابر ميشود به 30 نوامبر 2016 ميلادي

در تالار مجلل واقع دارالامان شهر کابل با

ناجيه جان رحمان زاده رسماً ازدواج کردم

درست شش روز بعد از ازدواج من خبر مرگ

نواسه کاکايم دختر جوان و پر آرزو در

اثر مسموميت دارو مرا شديداً غمگين ساخت.

اين بود شرح روز هاي که از من احوال نداشتيد.

خواستم ذريعه اين پيام احوال سلامتي خود و دودمانم

را بدهم و از مهر بيکران، تماس ها و پيام هاي

بي آلايش فرد، فرد شمايان ابراز امتنان و سپاسگزاري کنم.

از خداوند تبارک تعالي براي جميع گذشتگان

بهشت برين و براي بازمانده گان صبر و استقامت استدعا دارم.

التماس دعا

با حرمت و محبت بي پايان

پنجشنبه 18 قوس 1395 هجري خورشيدي

امپراطور

کابل/افغانستان

عجب دنياي بد مشرب...
ما را در سایت عجب دنياي بد مشرب دنبال می کنید

برچسب : یک خبر خوش برای کارمندان,یک خبر خوش برای کارمندان دولت, نویسنده : emahmoodimperator4 بازدید : 103 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 20:36